فیلم داستان "مکسین" یک بازیگر جوان در جستجوی شهرت و موفقیت در دهه 1980 میلادی را دنبال می‌کند. او به هالیوود می‌رود تا به یک ستاره بزرگ تبدیل شود. اما چگونه او با چالش‌ها، فریب‌ها و خطراتی که در مسیر رسیدن به شهرت و موفقیت وجود دارد، مواجه می‌شود و ...

اکسل فولی پلیس شهر دیترویت بار دیگر برای نجات جان دخترش به بورلی هیلز برمی‌گردد. اکسل در این مسیر با یک پلیس جوان و همچنین همکاران قدیمی‌اش برای پرده برداری از توطئه‌ ای پیچیده اقدام می کنند و ...

خانواده ای برای تفریح به خانه اجاره ای مجللی می روند، اما با از کار افتادن تمام وسائل الکترونیکی و از راه رسیدن دو غریبه به خانه همه چیز رنگ تاریک و هراس آوری به خود می گیرد و ...

فیلم اعجوبه فضایی درباره‌ی سفر یک طرفه‌ی مردی به نام الکس به مریخ است. الکس برای رفتن به این سفر بی‌بازگشت از یک شرکت بیمه تقاضای کمک می‌کند، اما آن چه انتظار او را می‌کشد یک داستان عاشقانه است که برنامه‌ریزی‌های او را به هم می‌ریزد.

استار لرد، درکس، راکت، مانتیس و گروت تصمیم می گیرند کریسمس را در کنار هم جشن بگیرند و تلاش می کنند برای رهبر تیم خود، پیتر، یک هدیه عالی تهیه کنند و ...

یک پلیس طی اتفاقی کشته می شود و پس از مرگ، روحش به سازمان پلیس های مرده می پیوندد تا با همکاری دیگر روح های این سازمان، قاتل زنده خود را بیابد و وی را به سزای اعمالش برساند...

داستان فیلم درباره یک خلافکار خرده پا به نام "فردی" است که پس از دزدی از رئیس جنایتکارش به شدت مجروح شده و با کیسه‌ای پر از پول نقد و مواد مخدر فرار می‌کند. حال او به سمت صحرای کالیفرنیا حرکت کرده تا نقشه‌ای برای فرار از چنگال تعقیب‌کنندگانش طراحی کند، اما ...

داستان فیلم در مورد گروهی از نوجوانان است که در یک اردوگاه دور هم جمع می‌شوند اما پس از مدتی توسط یک قاتل نقاب‌دار مرموز تحت تعقیب قرار گرفته و ...

خانواده‌ای برای سپری کردن تعطیلات خود، خانه‌ای در جنگلی دورافتاده در کشور ولز کرایه می‌کنند، اما در آنجا هیچ چیز آنطور که انتظارش را دارند پیش نمی‌رود و ...

زندگی یک شوهر میانسال زمانی تغییر می کند که همسرش تقاضای طلاق می کند. بنابراین او به دنبال کشف مردانگی خود با کمک یک دوست جدید است…

یک آرایشگر بعد از افتتاح مغازه جدیدش که در آتلانتا می باشد، سعی دارد با رئیس سابقش رقابت کند و ...

زمانی که یک ویدیو از رابطه‌ی نامشروع یک دختر 16 ساله به نام "دیانا لامبرت"، در فضای مجازی پخش می شود، زندگیش برای همیشه تغییر می کند. با خشم و نا امیدی پدرش و مدرسه ای سراسر اضطراب، "دیانا" به دنبال فرار از زندگی فعلی اش است، زندگی که با گذشته ی او تعریف شده است...

یک خانواده پس از اینکه از تعطیلات باز می گردند ، تحت تسخیر ارواح باستانی قرار می گیرند که آنها را مجبور می کند تا برای بقا تلاش کنند و …

 داستان واقعی وایتی بولجر ، برادر سناتور ماساچوست و بی رحم ترین و بد نام ترین جنایت کار در تاریخ بوستون ، که با اف بی آی برای سر نگون کردن یکی از گروه های مافیایی که در حال نفوذ در قلمروی او بودند دست به یک معامله زد...

کلانتر شهر کوچکی در تلاش برای پیدا کردن دو کودکی است که ماشین پلیس را برای تفریح ربوده اند ...

قبل از اینکه «چارلز ژاویر» (جیمز مک‌آووی) و «اریک لنشر» (مایکل فسبندر) به نام‌های پروفسور ایکس و مغناطیس مشهور شوند، دو مرد جوان بودند که به قدرت‌های بخصوصشان پی می بردند. قبل از اینکه به دشمنان قسم خورده تبدیل شوند، آن‌ها بهترین دوستان یکدیگر بودند و به همراه دیگر جهش یافتگان در مقابل بزرگترین تهدید جهان صف آرایی کردند. و در همان زمان بود که اولین اختلافات در بین آن دو شکل گرفت...

تصادفی مرگبار بین یک ماشین و یک قطار موجب یک صمیمیت غیر محتمل بین مسئول قطار و پسر جوانی میشه که از این کشتار نجات پیدا کرده اند و ...

«جیمی‌مارکم» (پن)، «دیو بویل» (رابینز) و «شان دیواین» (بیکن) با هم بزرگ شده اند. یک حادثه ی تراژیک – قتل دختر نوزده ساله ی «جیمی» – آن سه دوست را دوباره گرد آورده است. «شان» که حالا کارآگاه پلیس است می‌کوشد تا به هر ترتیبی که شده به «جیمی» کمک کند پرده از راز قتل بردارد. اما هرچه روند تحقیقات به پیش می‌رود، «دیو» بیش تر در مظان اتهام قرار می‌گیرد. به خصوص که «دیو» خود در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بوده…

«لورنزو» (پاتریک)، «مايکل» (پیت)، «جان» (الدارد) و «تامي»، چهار دوست نوجوان ساکن محله ي «هلز کيچن» نيويورک که به طور اتفاقي باعث آسیب دیدن یک پیرمرد شده اند، به دارالتأديب فرستاده مي شوند. نگهبانان دارالتأديب، از جمله «شان نوکز» (بيکن) آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرار مي دهند. ۱۳ سال بعد آن ها فرصتی پیدا می کنند تا از این نگهبانان انتقام بگیرند...

سال‌های آخر دهه ۱۹۳۰. “هنری یانگ” (بیکن) بزهکار خرده‌پائی را که خیال فرار داشته، به زندان آلکاتراز می‌فرستند و برای تنبیه، به حبس انفرادی محکوم می‌کنند. حداکثر زمانی که ظاهراً برای این تنبیه در نظر گرفته شده، نوزده روز است ولی “هنری” در تاریکی، سرما و تنهائی مطلق، سال‌ها در آن‌جا سر می‌کند و در حالی که عقلش زائل شده، آزاد می‌شود و بلافاصله کسی را که مسئول چنین عذابی می‌دانسته، به قتل می‌رساند. “جیمز استمفیل” (اسلیتر) وکیل تازه کار و جوانی است که می‌خواهد ثابت کند مقصر اصلی آلکاتراز بوده و “هنری” نباید اعدام شود…

در قلب پایتخت کشور، در یکی از محکمه های دولت ایالات متحده، مردی هر کاری می کند تا شرفش را حفظ کند و مردی دیگر هر کاری می کند تا حقیقت را دریابد. «دانیل کافی» وکیل تازه کار نیروی دریایی است و بایستی در دادگاه از دو سرباز نیروی دریایی دفاع کند. آنها به قتل متهم هستند اما ادعا می کنند که به دستور فرمانده عمل کرده اند.